جدول جو
جدول جو

معنی لات وپات - جستجوی لغت در جدول جو

لات وپات(تُ)
سخت بی چیز و فقیر. لات و لوت، بتمامه باز. لات لات.
- درها را لات و پات گذاشتن،درهائی را که بایستی بست همه را بازگذاشتن.
- لات و پات کردن درها را، گشادن همه آنها را آنگاه که بستن آنها لازم است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لات و پات
تصویر لات و پات
بسیار فقیر و بی چیز، بی سر و پا، ولگرد
فرهنگ فارسی عمید
(رُ)
نام یکی از سرداران داریوش سوم است که در جنگ اسکندر مقدونی شرکت داشت. و ظاهراً این کلمه مصحف شترپت است. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1370 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از لات و پات
تصویر لات و پات
گشادن همه درها آنگاه که بستن آنها لازم است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مات وفات
تصویر مات وفات
مرگ و نیستی
فرهنگ لغت هوشیار